صفحه 343
مسئله 2228- اگر كسى كه رشيد است و مىتواند
در مال خود تصرّف كند (محجور و سفيه نيست) با قصد و اختيار چيزى را در راه خدا وقف
كند، از ملك او خارج مىشود و براى آن كار متعيّن مىشود.
مسئله 2229- لازم نيست صيغۀ وقف را به عربى
بخوانند، بلكه اگر مثلاً بگويد اين ملك را مسجد نمودم، وقف صحيح است، بلكه صيغۀ
وقف هم لازم نيست؛ پس اگر به قصد وقف ملكى را مسجد نمايد، وقف صحيح است و محتاج به
قبول هم نيست، ولى تحويل مورد وقف به كسى كه براى او وقف شده لازم است، و اگر
تحويل ندهد، گرچه صيغه هم خوانده باشد، وقف محقّق نمىشود؛ بنابراين تا در آن ملك
نماز خوانده نشده، آن ملك مسجد نمىشود و اگر چيزى را بر اولاد صغير خود وقف كند و
به قصد اينكه آن چيز ملك آنان شود از طرف آنان نگهدارى نمايد، وقف صحيح است.
مسئله 2230- وقف لازم نيست هميشگى يا از موقع
خواندن صيغه باشد، بلكه مىتواند بگويد اين مال تا ده سال وقف باشد يا بعد از مردن
من وقف باشد.
مسئله 2231- اگر مالى را براى اشخاصى كه بعضى
از آنها به دنيا آمدهاند وقف كند، وقف صحيح است و آنها كه به دنيا نيامدهاند بعد
از آمدن به دنيا با ديگران شريك مىشوند و همچنين اگر مالى را فقط براى كسانى كه
به دنيا نيامدهاند وقف كند نيز صحيح است.
مسئله 2232- اگر چيزى را بر خودش وقف كند،
مثل آنكه دكّانى را وقف كند كه عايدى آن را بعد از مرگ او خرج مقبرهاش نمايند
صحيح است و نيز اگر مثلاً مالى را بر فقرا وقف كند و خودش فقير شود، مىتواند از
منافع وقف استفاده نمايد.
مسئله 2233- اگر براى چيزى كه وقف كرده
متولّى معيّن كند، بايد مطابق قرارداد او رفتار نمايند و اگر معيّن نكند، اختيار
با حاكم شرع است، مگر آنکه بر افراد مخصوصى وقف كرده باشد كه در اين صورت در
استفاده از وقف، اجازۀ حاكم شرع لازم نيست.
مسئله 2234- اگر متولّى وقف ملك را اجاره
داده باشد و بميرد، اجاره باطل نمىشود، ولى اگر كسانى كه ملك بر آنها وقف شده آن
را اجاره دهند و بميرند، در صورتى اجاره صحيح است كه ديگران آن را اجازه دهند.
صفحه 344
مسئله 2235- اگر متولّى وقف بميرد يا خيانت
كند و يا از عهدۀ ادارۀ وقف برنيايد، بايد مراجعه به حاكم شرع شود تا حاكم شرع
متولّى يا ناظر معيّن نمايد.
مسئله 2236- فرش يا چيز ديگرى را كه براى
جايى وقف كردهاند، مىشود براى آنچه وقف شده در جاى ديگر مصرف كنند، مگر اينكه
وقف مخصوص آنجا باشد.
مسئله 2237- هر جا كه حاكم شرع فروش يا تبديل
وقف را صلاح بداند، مىتواند وقف را تبديل نمايد و يا بفروشد؛ نظير اينكه مالى را
كه وقف كردهاند بدون استفاده بماند و يا به طورى خراب شود كه نتوانند استفادهاى
را كه مال براى آن وقف شده از آن ببرند، يا بين كسانى كه مال را براى آنان وقف
كردهاند اختلاف پيدا شود و خوف آن برود كه مال يا جانى تلف شود.
مسئله 2238- اگر ملكى را مثلاً براى تعمير
مسجدى وقف نمايند، چنانچه آن مسجد احتياج به تعمير ندارد، با اذن حاكم شرع عايدات
آن، در غير تعمير، يا تعمير مسجد ديگر و مانند اينها مصرف مىشود.
مسئله 2239- اگر ملكى را وقف كند كه عايدى آن
خرج چند چيز شود، در صورتى كه نداند كه براى هر يك چه مقدار معيّن شده، بايد با
اذن حاكم شرع تعيين مقدار شود.
مسئله 2240- مؤسّساتى كه داراى شخصيّت حقوقى
است، اگر افرادى كه آن مؤسّسه را تشكيل دادهاند آن را از ملك خود بيرون كنند و يا
چيزى را به آن مؤسّسه تمليك كنند، ملك آن مؤسّسه مىشود و بايد مطابق اساسنامۀ آن
مؤسّسه عمل شود و وقف نيست و احكام وقف را ندارد.
مسئله 2241- متولّى وقف مىتواند فرش مسجد يا
كتابهاى كتابخانه و مانند اينها را كه آن مسجد و آن كتابخانه احتياج ندارد يا بلا
استفاده مانده است، تبديل نمايد و يا بفروشد و اگر آن مسجد يا كتابخانه و مانند
آنها متولّى ندارد، با اجازۀ حاكم شرع مىتوانند آن كار را انجام دهند.
مسئله 2242- اگر جايى را وقف كنند، زير زمين
به اندازۀ متعارف و بالاى ساختمان به اندازۀ متعارف، خودبهخود وقف مىشود، مگر
اينكه تعيين كند كه چه مقدار وقف است؛ بنابراين مىتواند زيرزمينى را دستشويى و
طبقۀ اوّل آن را مسجد و طبقات ديگر را ملك شخصى يا كتابخانه يا غير اينها قرار
دهد.